رمان آرزوهای بزرگ یکی از آثار چارلز دیکنز است که به عقیدهی برخی از منتقدان، خوشساختترین رمان اوست.
داستان از این قرار است که پیپ کودکی یتیم است که در قبرستان با مجرمی فراری و مرموز با نام ایبل مگویچ برخورد میکند و او را از غلوزنجیری که بر دستوپایش بسته شده رها میسازد. پیپ نزد خواهر بداخلاقش، که زن آهنگر مهربانی بانام جو است، بزرگ شده است. او پس از چندی به منزل خانم هاویشام، زن نیمهدیوانهای که همسرش در همان شب عروسی رهایش کرده است، رفتوآمد میکند. خانم هاویشام به دختری مغرور به نام استلا میآموزد که چگونه از زیبایی خود به عنوان وسیلهای برای شکنجه دادن مردان استفاده کند. پیپ دلباختهی استلا میشود و در آرزوی بزرگزاده شدن به سر میبرد. در همین حال شخص نامعلومی به او ثروت میبخشد. اما اینکه این سرپرست ثروتمند کیست و عشق پیپ به استلای مغرور سرانجام چه نتیجهای خواهد داشت در پایان رمان مشخص میگردد.